مسافر هشتم (داستان زندگی امام رضا علیه‌السلام)

عنوان کتاب: مسافر, هشتم, ( داستان, زندگی, امام, رضا علیه‌السلام)

نویسنده: مژگان شیخی

انتشارات: قدیانی/ تعداد صفحات: ۱۲۷

گروه سنی: ب، ج

ناگهان صدای امام, در تالار پیچید: «اگر خلافت حق توست و خداوند آن را برای تو قرار داده است، روا نیست که آن را به دیگری واگذاری و اگر خلافت مال تو نیست، چیزی را که مال تو نیست، چگونه به من می بخشی؟»

مأمون از جلوی پنجره کنار رفت. دستش را به پشت گره کرد. در طول عرض تالار قدم زد. لباس سیاهش او را خشمگین تر نشان می داد. گفت: «ای پسر رسول خدا! چاره ای نیست! باید این کار را بپذیری...».

شورش ها و ناآرامی ها دوباره در ذهنش جان گرفت.

امام, گفت: «هرگز این کار را به میل خودم انجام نمی دهم ...».

مسافر, هشتم, ( داستان, زندگی, امام, رضا علیه‌السلام)  مجموعه داستان,‌های کوتاهی را شامل می‌شود که به زندگی, هشتم,ین امام, شیعیان می‌پردازد. «بوی خوش نان، یک سبد خرما، یک روز تابستانی، مامون در تالار آینه، پیک ها و پیام ها، کاروان می رود، سرزمین آب های فراوان و...» از جمله داستان,‌های این کتاب است.